سفارش تبلیغ
صبا ویژن

تا شقایق هست زندگی باید کرد

صفحه خانگی پارسی یار درباره

نغمه عشق

نغمه عشق

 

 

زفراق یار در این ماتم سرا

از بهار عمر من برگی نماند

آفتاب سعادت بر من نتاب

از گل عشق من دگر رنگی نماند

 

 

روح آزرده من .بالش را

سوزاند و دگر پروازی نکرد

چشم خسته من .دگر دمی

عقده هایش با اشک درد باز نکرد

 

 

دفتر تنهایی ام از ناله هایم پر شد و

طاقتی بر من نماند زین رنجیدنم

بر دل من داغها مانده به جا

از آرزوی دیدنت وهر بار ندیدنت

 

 

ز درد عشق فغان و ناله می کنم

ضجه مویه های من عالم شنید

دیده نمین من آیت مرا

دل سنگی من .نغمه عشقم به گوش تورسید؟

 

 

در آسمان قلب من .نمی درخشد ستاره ای

ابر سیاه بی کسی گسترده بر وجود من

تار دلم از غم پاره شد و

نمی رسد به هیچ جا نغمه و سرود من

 

 

داستان غم مرا در رگ شعر من ببین

قصه غربت مرا از چهره غمگینم بخوان

صدای ناله های من جهانیان شنیده اند

آخر مرحمی بر چشمانم غمگینم رسان

 

 

 

هر روز و هر لحظه ز جان

می جویم ز دل نام ونشان

تا که رسم به تو دمی

شهره شوم در این

 

 

 

قلبم شده خونین ز عشق

ای ماه من بیرون بیا

در جان من آتش فکن

تا که کنم شوری بپا

 

 

ای شه من . امید من قصر دلم

ویران مکن . آتش مزن

آخر اگر گشتی جهان

پیدا کنی عاشق چو من ؟